قاچاق در بازار ايران و تهاجم به محرومان



بنا به خبر دريافتى٬ از چند ماه پيش پخش چای در بازار ایران شکل قاچاق بخود گرفته است. از طرفی گمرک به شکل صوری از ورود چای جلوگیری میکند و از طرفی دیگر گردن کلفت های بازار در تهران برای به جیب زدن سودهای میلیونی راسا این بازار را به دست گرفته اند.

در شرايطى که بيکارى بيداد ميکند و در فضای بوجود آمده٬ بخشى از جوانان بیکار در کردستان و اساسا در سنندج برای تامین مخارج زندگی به شغل حمل چاى به بازار تهران رو آورده اند. چای در حال حاضر از عراق و پاکستان و ترکیه وارد ايران می شود. از آنجا که حکومت ورود چای قاچاق را به بازار ممنوع اعلام کرده٬ کارگرانى که مشغول حمل چاى به بازار تهران اند برای گیر نیفتادن در دام نیروی اوباش انتظامی٬ مجبورند ساعت 4 صبح برای فروش چای خشک به مغازه ها دارها به بازار تهران بیایند. اما این تاکتیک هم جواب نداده است.

هفته گذشته در محل شاه عبدالعظیم تهران هشت نفر از این واسطه های چای مورد ضرب و شتم نیروی اوباش رژیم قرار گرفتند٬ اموالشان مصادره و دزديده شد و بازداشت شدند. يکى از ماموران رژیم در پاسخ یک پیرمرد که سوال کرده چرا اینها را دستگیر می کنید جواب داده که "اینها یک مشت کرد بی سروپا هستند"! و رکیک ترین فحش های لمپنى و اسلامى را نثار این جوانان قربانى سرمايه دارى کرده است.

از طرف دیگر علاوه بر چای٬ اقلامی چون شیر خشک٬ قند و شکر هم شکل قاچاق پیدا کرده است. یعنی از يکطرف گردانندگان گردن کلفت بازار مانند عسکر اولادی ها این اقلام مورد نیاز مردم را انبار و احتکار میکنند  و بعد از چند هفته يا در زمان مناسب با قیمتهای سرسام آور وارد بازار میکنند و از طرف ديگر با هماهنگی نیروی سرکوب این توازن در دزدی و چپاول را حفظ میکنند.

بازار يک رکن حکومت اسلامى و سرمايه دارى در ايران است. اين حکومت مشتى مافياى سياسى و اقتصادى و نظامى است. حاجى بازاريها و حجره دارها سرنخ ها را در دست دارند٬ دولت اسلامى شان قانون گذار اين منافع است٬ نيروى انتظامی و قوه قهریه شان در خدمت آنهاست٬ و مايحتاج مردم با قيمتهاى به ميل آقايان سرمايه دار مسلمان و محتکر ارائه ميشود. انحصار خريد و فروش با قيمت مصنوعى و با هدف بالاترين سود سياست حکومت است. سياستى که توسط دولت و قانون و بازار و نيروى قهريه عليه مردم اجرا ميشود.

در اين نظام هميشه کارگران و محرومان قربانى اند. در اين بازار قاچاق و انحصار فروش نيز هر جنبده اى بايد درو شود. ديگر بحث از استثمار و انقياد نيست٬ بحث برسر راهزنى و سرکوب خشن و بالا کشيدن اموال مردم تحت حمايت قانون نيروى سرکوب است. حمله بیرحمانه و برخورد فاشیستی به کارگران و جوانان بیکارى که مجبورند برای بقا و زنده ماندن٬ و نه براى زندگى کردن٬ تا دهن شیر بروند و این چنین مورد تحقیر و توهین و بی حرمتی قرار بگیرند٬ نتيجه اين سياست است. هم اموالشان را مصادره ميکنند و هم سر از زندان و دادگاه در مى آوردند و هم مورد ضرب و شتم در انظار عموم قرار ميگيرند. اين گوشه اى از سرکوب و تحقير طبقه کارگر توسط بورژوازى است.

لازم به توضيح است که اين جوانان بيکار از فروش و حمل چاى سودهاى آنچنانى به جيب نميزنند. اشتباه نکنيد٬ اينها جستجوگران و کاشفان طلا در داستانهاى قديمى نيستند. سودی که این دستفروشان محروم ميبرند حداکثر روی هر پاکت چای 200 الی 300 تومان است. یعنی کل یک کارتن چای برایشان بیشتر از 10 تا 20 هزار تومان ندارد.

نظام اسلامى سرتاپا فاسد و اضافى است و بايد اين طوق لعنت را برانداخت. کارگران و جوانان محروم٬ زنان و مردمى که ديگر از دست اين حکومت به تنگ آمده اند٬ بايد خامنه اى و نظام اسلامى را جارو کنند. بايد کل اين جماعت آدمکش مافيائى را مانند مبارک ها و بن على ها بزير کشيد.

 

مرگ بر جمهورى اسلامى!
آزادى٬ برابرى٬ حکومت کارگرى!
زنده باد جمهورى سوسياليستى!

حزب اتحاد کمونيسم کارگرى
١١ فروردين ١٣٩٠ - ٣١ مارس ٢٠١١