اطلاعيه حزب
در باره کشته شدن بن لادن

باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا اعلام کرد "یک تیم کوچک عملیاتی آمریکا روز یکشنبه به محل اختفای اسامه بن لادن در شهر ابيت آباد پاکستان حمله کرد و موفق به کشتن او و گرفتن جنازه او شد". با اعلام اين خبر موج وسيعى از تبليغات جنگى دوره جرج بوش آغاز شد. بار ديگر رسانه ها٬ دولتها٬ مفسرين و کارشناسان بخط شدند و کشته شدن بن لادن را "اجراى عدالت" اعلام کردند! براى قربانيان تروريسم اشک تمساح ريختند و بر تداوم سياست بوشيستى "جنگ عليه ترور" دميدند.   

ترديدى نيست که جهان بدون بن لادن ها و طالبان ها و خامنه اى ها و بدون کسانى که هيولاى اسلام سياسى را در مقابل کارگر و چپگرائى در خاورميانه بجان مردم انداختند٬ جاى ايمن ترى است. بن لادن از طراحان اصلى جنايت ١١ سپتامبر و بسيارى از عمليتهاى تروريستى ديگر بوده است. کشته شدن بن لادن بعنوان يک چهره منفور و يک عنصر کليدى شاخه اى از جنبش تروريستى اسلام سياسى براى اردوى تروريسم دولتى پيروزى بزرگى محسوب ميشود. نفس اينکه از بوش و اسلاف جهانى او تا اوباما و سران دولتهاى اروپا در واقعه کشته شدن بن لادن خود را در يک صف يافته اند٬ بيانگر منافع پايه اى تروريسم دولتى و ميليتاريسم مستقل از تغييرات در دولتها و کابينه ها است. کشته شدن بن لادن در کوتاه مدت جنگ ارتجاعى تروريستها را تشديد ميکند. اما کشته شدن بن لادن نه به معنى پايان جنگ تروريستهاست و نه در مبانى مادى جنگ و تخاصم تروريستى دنياى امروز تغييرى جدى ايجاد خواهد کرد. قربانيان دور جديد جنگ تروريستى در چهارگوشه جهان مردم بيدفاعى هستند که منافع شان توسط هيچکدام از طرفين درگير نمايندگى نميشود.     

دولت آمريکا با کشتن بن لادن و انتقال جنازه او به آمريکا دوره اى به بهره بردارى سياسى و تلاش براى پوشاندن معضلات پايدارتر سياسى و اقتصادى اش مشغول خواهد شد. اما در وراى اين جست و خيزهاى تبليغاتى و دميدن در ناسيوناليسم آمريکائى بسيار روشن است که هدف اساسى بميدان آوردن بيش از پيش ميليتاريسم بعنوان يک رکن ايدئولوژى رسمى هيئت حاکمه آمريکا و سنگ بناى تعريف هويت آن بعنوان يک قدرت جهانى است. و بالاخره کشته شدن يک تروريست و آدمکش حرفه اى توسط تروريستهاى مقابل "اجراى عدالت" نيست بلکه يک نقطه عطف در جدال تروريستى است. اين تبليغات تنها اين حقيقت را اثبات ميکند که "عدالت و اجراى آن" در چهارچوب ايدئولوژى بورژوائى تا چه حد مسخره و با منافع انسانهاى کنکرت بيگانه است. از موضع قربانيان تروريسم اجراى عدالت بدون از ميدان بدر کردن تروريسم بين المللى٬ چه اسلامى و چه غير اسلامى٬ حرفى پوچ و تبليغاتى سطحى است.

از نظر حزب اتحاد کمونيسم کارگرى٬ منافع مردمى که از تروريسم بيزارند از منافع دولتهاى ميليتاريست و جريانات تروريستى اسلام سياسى جداست. از نظر ما دولتهاى تروريست و ميليتاريست و جنبش تروريستى اسلامى سياسى مشروعيت ندارند. طرفين اين تروريسم بين المللى از مشقات مردم بعنوان ابزارى ايدئولوژيک در جنگ قدرت استفاده ميکنند. نيروهاى مخوف اسلام سياسى را خود دولتهاى غربى پروراندند٬ مسلح کردند٬ و به زندگى مردم منطقه از جمله ايران حاکم کردند. اتفاقا برخلاف اظهارات پرو اسلامى رسانه هاى غربى بن لادن يک سمبل جنبش اسلام سياسى بود. راه مقابله با تروريسم دولتى شکست دورنماى ميليتاريستى آمريکا در جهان است. راه مقابله با تروريسم اسلامى حل مسأله فلسطين، سرنگونى انقلابى جمهورى اسلامى در ايران٬ عدم حمايت دولتهاى غربى از حرکات و دولتهاى اسلامى، و تقويت جنبشهاى سکولار در اين کشورها است. بدون حمايت دولتهاى غربى تروريسم اسلامى در کشورهاى منطقه از سکولاريسم و سوسياليسم شکست ميخورد.

 

مرگ بر جمهورى اسلامى!
آزادى٬ برابرى٬ حکومت کارگرى!
زنده باد جمهورى سوسياليستى!

حزب اتحاد کمونيسم کارگرى
١٢ ارديبهشت ١٣٩٠ – ٢ مه ٢٠١١