نتيجه انتخابات دور دهم رياست جمهورى
حامدخاكى

اينكه نتيجه اين انتخابات چه خواهد شد سوالى است كه به نظرم بسيار قابل تامل است· البته من ابدا منظورم اين نيست كه كدام نخاله را از صندوق در مى آورند و چه كار خواهد كرد و سياستش با آن بقيه چقدر فرق دارد و چه قدر خنده رو يا اخمو است و غيره· اين كه جمهورى اسلامى بالاخره ناچار مى شود كدام جانى را اينبار به جلو صحنه روانه كند، فرق چندانى به حال مردم ندارد· بلكه به نظرم جنبه ديگر و مهم تر نتيجه اين بازى در سطح اجتماعى و در جدال مردم با رژيم است، تداوم تحرك اخير مردم يا توان سركوب رژيم است كه مهم است· مردم به بهانه اين خيمه شب بازى براى بيان خواسته هايشان و ابراز انزجار از حكومت اسلامى به خيابان ها ريخته اند و اين بخش از مساله است كه بسيار مهم است و بايد به آن پرداخت·
اين فضا مى تواند به شدت به نفع مردم تمام شود· مى تواند توازن قوا را بسيار تغيير دهد· كار رژيم اسلامى به جايى رسيده كه نه از سر ندانم كارى بلكه آگاهانه اما به ناچار پته همديگر را روى آب مى اندازند و آنچه كه مى تواند بنياد اين رژيم را بكند بالاجبار به زبان مى راندند· اين البته نتيجه تضادهاى آنتاگونيستى اين رژيم با مردم و خواسته هايشان است· برخلاف ادعاى خيل نوكران بى جيره مواجبى كه سعى دارند بگويند اين جناح از آن يكى بهتر است، اين رقص و عشوه ها دلبخواهى نيست بلكه داغ شدن زمين زيرپايشان است كه آنها را به رقص واداشته است· 

اما به قول ماركس  « وقتى در پارلمان موزيك مى نوازند، مردم در خيابان مى رقصند» ( نقل به معنى)  وقتى سران رژيم كارشان به افشارگريهاى آنچنانى مى رسد، وقتى سران رژيم اينچنين ناچار مى شوند وعده به تغيير قانون اساسى و وعده به برقرارى  برابرى زن و مرد و حل مساله ملى بدهند، به درب و داغان بودن وضع اقتصاد كنونى اعتراف كنند· بعيد مى دانم مردمى كه اين انتخابات را محمل قرار داده و به خيابان ريخته اند و مثلا تنها به بهانه اينكه يك تكه پارچه سبز دارند شعار آزادى برابرى را بلند مى كنند به همين راحتى فرداى بعد از خيمه شب بازى به خانه هايشان برگردند و مطالباتشان را در پستو قايم كنند·

وضعيت كنونى بيش از اينكه گوياى اين باشد كه جناحهاى جمهورى اسلامى همانند يابوها در سربالايى همديگر را گاز مى گيرند، گوياى آن است كه مردم بارديگر به ميدان آمده اند· گوياى آن است كه جنبشهاى اجتماعى آزاديخواه و برابرى طلب فرصت را دريافته اند· و قطعا اگر درجه اى از هوشيارى در اين جنبشها وجود داشته باشد فرداى بعد از خيمه شب بازى ديگر رژيم به راحتى قادر به برقرارى گشت اوباش و خفاش خود نخواهد بود، جنبش كارگرى و ديگر جنبشهاى اجتماعى مى توانند تشكلهاى خود را با زحمت كمترى به رژيم تحميل كنند·  ديگر رژيم به راحتى قادر به دستگيرهاى وسيع نخواهد بود و خلاصه اينكه عرصه بر رژيم بسيار تنگتر از قبل خواهد شد·
اگرچه تمام اين نتايج مطلوب بستگى به اين دارد كه مردم به طور وسيع اين خيمه شب بازى را تحريم كنند و حدالامكان به صحنه اعتراض و ابراز خشم نسبت به رژيم تبديل كنند· برخلاف ادعاهاى دروغين تمام خيل كاسه ليسانى چون بخش رانده شده سپاه پاسداران( اكثريت) و امثالهم،  به هر درجه جمهورى اسلامى بتواند مردم را به پاى صندوقهاى راى بكشاند، فارغ از اينكه كدام جانى سر از صندوق دربياورد، رژيم هارتر و وحشى تر خواهد شد و بدتر از پيش به سركوب مى پردازد و به هر درجه بيشتر مردم تحريم كنند، رژيم بيشتر به عقب مى نشيند·    
بنابراين شرط اول اينكه اين خيمه شب بازى به يك پيروزى براى مردم تبديل شود اين است كه انتخابات بر سر رژيم خراب شود·
شرط دوم اما هشيارى مردم و در صحنه ماندن جنبشهاى آزاديخواه و برابرى طلب است· همانطور كه الان مردم به خيابان آمده و انتخابات را بهانه قرار داده كه خواسته هايشان را طرح كنند، بعد از خيمه شب بازى نيز بايد همانطور در تحميل عقب نشينى به رژيم تلاش كنند· اين عقب نشينى مى تواند تا لبه پرتگاه ادامه يابد اگر رهبران و فعالين جنبشهاى اجتماعى موقعيت را به درستى بشناسند و سنجيده عمل كنند·

تحريم و شركت، سياست و خيانت   

از همان اعلام زمان انتخابات و ليست كانديدها ابراز نظرها در مورد اين خيمه شب بازى شروع شد و تا كنون خروارى نوشته در اين مورد در اينترنت پخش شده است·  بعضى ها برآنند كه بايد شركت كرد و راى داد، عده اى بر اين باورند كه بايد تحريم كرد·
استدلالات منطقى براى تحريم و خراب كردن اين انتخابات بر سر اين رژيم اينقدر بسيار و در عين حال عيان است كه من حتى از بيان فهرست وار آنها خوددارى مى كنم· 

اما طرفداران شركت در اين مضحكه:
جبهه آنهايى كه طرفدار شركت در انتخابات هستند همه از يك نوع نيستند بلكه اندكى متفاوتند، در ميان اينان تعدادى از به اصطلاح  نويسندگان وهنرمندان و بازيگران سينما وجود دارند و بخشا جماعت و دسته جاتى كه قبلا اندكى عاقل تر مى نمودند· اينها به طور قطع عمدتا به توهم دچار شده اند كه البته قطعا دير يا زود اين توهم زايل مى شود و متوجه اشتباه خود خواهند شد·

اما بخش ديگرى در اين ميان وجود دارند كه خواهان شركت مردم در انتخابات هستند، كه نه از سر اشتباه و توهم است و نه ابدا موضعشان جاى تعجب· شايد اگر اينها موضعشان چيزديگرى بود تعجب داشت· بخشى از اينها جريانات ناسيوناليست كرد از قبيل حزب دمكرات هستند كه اساسا مردم و خواسته هاى مردم براى ايشان هيچ معنايى ندارد، اميد به توافق با رژيم اسلامى و شريك شدن در قدرت در يك منطقه دو ليدر و كلى عمرشان را گرفته···  

و اما آنها كه هرگز آبرويى نداشته اند، بخش رانده شده سپاه پاسداران( اكثريت) اينها اما داستانشان به كلى متفاوت است اينها  موضعشان نه از سر اشتباه يا توهم است و نه حتى مانند حزب دمكرات چشم داشت سهيم شدن در قدرت در يك دهكده را هم دارند، اينها موجودات بدبخت پاسدار دوستى هستند كه سه دهه است با آن همه تيپايى كه از برادرانشان در سپاه پاسداران خورده ا ند باز مايلند به جهت ارضاى عادت نوكرمابى خود به رژيم خدمت كنند·  اين از خصلتشان است· اينها با اشراف كامل به ماهيت جمهورى اسلامى سه دهه است به خدمتگذارى به اين رژيم مشغولند، زمانى سپاه پاسداران را به سلاح سنگين مسلح مى كردند و فعالين و انتشاراتهاى سازمانها و احزاب را لو مى  دادند و زمانى در كنفرانس برلين زارزار براى حق ضايع شده آخوندها گريه مى كردند و حالا دوباره به بهانه انتخابات فرصتى يافته اند تا دوباره ثابت كنند تا ابد نوكر بى جيره و مواجب و تيپا خورده آخوندها خواهند بود·
اينكه هنوز اينها بعضا به نام سازمان سياسى مى توانند مردم را مخاطب قرار بدهند در واقع مديون مخدوش شدن مرزها و پرنسيبها در نزد برخى احزاب هستند·
احزابى كه با اشراف كامل به اينكه در كارنامه اكثريت جز تلاش براى حفظ جمهورى اسلامى و خيانت به مردم هيچ چيز ديگرى نمى شود يافت، باز تلاش مى كنند با اينها به عنوان سازمان سياسى عكس بگيرند و كنفرانس و ميزگرد برپا كنند·    
اما اميدوارم پس فردا هيچ جريان سياسى هرچند هم حاشيه اى دوباره با اينها همبازى نشوند و ميزگرد و پانل و جلسه نگذارند·با اينها نبايد بحث كرد بلكه اينها را بايد رسوا كرد·

كلام آخر
همانطور كه در بالا گفتم مساله اساسى و مهم اين است كه مردم به خيابان آمده نبايد عقب بنشينند· فعالين سياسى و اجتماعى اين مقطع مهم را بايد دريابند، اگر اين شور و شوق مردم و اين روند كنونى به طور بلافصل و مستقيم و در يك پروسه لاينقطع هم به سرنگونى رژيم نيانجامد، قطعا به طور غير مستقيم مى تواند بنيادهاى اين رژيم را بلرزاند· اين نكته را بايد دريافت و هشيارانه اين روند را خط داد و جلو برد· و اين كار جريانات و فعالين سياسى و اجتماعى و بيش از همه كار كمونيستهاست·   

2009-06-10